دوستان و همراهان عزيز لطفا كتاب هاي خوبي را كه مطالعه فرموديد معرفي كنيد تا در صورتي كه در خانه كتاب موجود داريم معرفي و در غير اينصورت كتاب را تهيه و سپس به معرفي آن كتاب بپردازيم با تشكر خانه كتاب
مجله ساناز و سونيا مخصوص ماه رمضان در خانه كتاب
«دوشس خاموش» یکی از موفق ترین و برجسته ترین رمانهای دهه ی اخیر ادبیات ایتالیاست که در سال 1990 جایزهی «پریمیو کامپیلو» را به خود اختصاص دادهاست. چاپ اصلی آن با تیراژی برابر با دومیلیون نسخه برای مدتی از پرفروشترین کتابهای ایتالیا بود. «مارینی» در این کتاب، داستان خانوادهی «اکریا» را با یک شجرهنامه آغاز میکند و بعد داستان عزیمت پدر و دختر ناشنوایش سرآغاز رمان خواندنی و جذاب وی میشود. این اثر به ۱۲ زبان زندهی دنیا ترجمه شده است.
سلطانه یکی از کتاب های فوق العاده ای که پیشنهاد میکنم همه اونهایی که به تاریخ عثمانی علاقه مندند، حتماً اون رو بخونین. از نوع نوشتن مشخصه که نویسنده تحقیقات زیادی درباره سلطنت عثمانی و حرمسراها انجام داده.
در قرن شانزدهم هنگامي كه امپراتوري عثماني در اوج قدرت است و سلطان سليمان خان قانوني بر سه قاره و هفت اقليم حكمراني مي كند، در پشت درهاي بسته و دیوارهاي بلند "توپقاپو" سراي 300 كنيز در بزرگترين حرمسراي امپراتوري، جدا از دنياي بيرون روزگار مي گذرانند...
پسر عزیزم، الکسی فیودوروویچ، شاید بهتر باشد تو هم بدانی. بگذار بگویمت که قصد دارم تا آخر به گناهانم ادامه دهم. چون گناه، شیرین است؛ همه به آن بد می گویند اما همگیِ آدم ها در آن زندگی می کنند. منتها دیگران در خفا انجامش می دهند و من در عیان. و اینست که دیگرِ گناهکاران به خاطر سادگیم بر من می تازند. الکسی فیودوروویچ، بگذار بگویمت که بهشتِ تو به مذاقم سازگار نیست؛ این بهشتِ تو، تازه اگر هم وجود داشته باشد، جایی مناسب برای آدمی محترم نیست. نظر خودم این است که به خواب می روم و دیگر بیدار نمی شوم، والسلام. اگر خوش داشته باشی می توانی برای آمرزش روانم دعا کنی. اگر هم خوش نداشتی، دعا نکن، به جهنم! فلسفه ام اینست.
از این که میشنوم هنوز چیزی به نام "وظیفهی زناشویی" وجود دارد و قانون و کلیسا زن را طبق قرارداد موظف به اطاعت از آن میکند دلواپس میشوم و ترس وجودم را فرا میگیرد. محبت و صمیمیت را نمیتوان با زور در مردم به وجود آورد * به اعتقاد من, عصر ما تنها شایسته ی یک لقب و نام است:«عصر فحشا» . مردم ما به تدریج خود را به فرهنگ فاحشه ها عادت می دهند.
تحاديهي ابلهان تقريبا همه جا نقد شده و تمام منتقدين هم عاشقش شدهاند. استثنائا اين بار همه حق دارند."
رولينگ استون حرف آخر، يک کمدي حماسي، کتاب نيست، بهمني غُرّان است."واشنگتن پست
این اثر دربرگیرندهی داستان های طنز نویسنده است. پیش تر به قلم خاکسار، کتاب بالاخره یه روزی قشنگ حرف می زنم از سداریس به فارسی ترجمه و منتشر شده است.
كتاب دربرگیرنده 11 داستان است که بر اساس زندگی و تجربه های شخصی دیوید سداریس نوشته شده است. این کتاب در میان آثار سداریس از فروش فوق العاده ای در امریکا برخوردار بوده است، همچنین یکی از بهترین هدیه های کریسمس پیشنهادی روزنامه لسآنجلس تایمز هم بوده است.
ربه كا شخصيت اصلي داستان كسي است كه سال ها پيش مرده و اصلا در حال حاضر كتاب جايي ندارد . او بانوي قبلي خانه بوده است كسي كه سايه او هنوز بر خانه سنگيني مي كند و خانم جديد احساس مي كند همه او را با ربه كا مقايسه مي كنند همه از او انتظار دارند مانند ربه كا باشد و بي سليقگي اش را در مقايسه با حسن شهرت سليقه ربه كا مسخره مي نمايند ....
1. ساده ترین کار در جهان این است که خود باشی و سخت ترین کار در جهان این است که کسی باشی که دیگرانت بخواهند 2. می دانی راز شکست چیست؟ راضی کردن همگان! 3.این فرمول را به خاطر بسپار : نه بار زمین بخور ، ده بار برخیز 4. فراموش نكن : خوشبختي اين نيست كه (( كه )) هستي يا (( چه )) داري ، خوشبختي صرفاً آن چيزي است كه در فكر تو مي گذرد ! و......
خورشید! طلوع میکنه
یه کتاب ماورایی و پر از رمزو راز... این کتاب دروازه شناخت خیلی چیزاست هم اكنون در خانه كتاب
سلام امروز ساعت 2 بعد از ظهر نمایشگاه کتاب هستم هرکس کتاب میخاد بگه
با كتابهايتان دنيايتان را بسازيد
HaPpY VaLeNtInEs DAY هم اکنون در خانه کتاب
شاگردی از استادش پرسید : عشق چیست؟ استاد در جواب گفت : به گندمزار برو و پربارترین خوشه را بیاور . اما در هنگام عبور از گندمزار ، به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی! شاگرد به گندمزار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت. استاد پرسید: چه آوردی؟ و شاگرد با حسرت جواب داد : هیچ! هر چه جلوتر می رفتم ، خوشه های پرپشت تر می دیدم و به امید پیدا کردن پرپشت ترین ، تا انتهای گندمزار رفتم... ... استاد گفت : عشق یعنی همین! شاگرد پرسید : پس ازدواج چیست ؟ استاد به سخن آمد که : به جنگل برو و بلندترین درخت را بیاور. اما به یاد داشته باش که باز هم نمی توانی به عقب برگردی! شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت. استاد پرسید: چه شد؟ او در جواب گفت : به جنگل رفتم اولین درخت بلندی را که دیدم ، انتخاب کردم . ترسیدم که اگر جلوتر بروم ، باز هم دست خالی برگردم . استاد باز گفت : ازدواج یعنی همین!!
See Moreزیبایی واقعی
یک شرکت موفق در زمینه تولید محصولات آرایشی، طی یک اعلان عمومی در یک شهر بزرگ از مردم درخواست کرد تا نامه ای مختصر درباره زیباترین زنی که می شناسند، همراه با عکس آن زن برای آنها بفرستند... در عرض چند هفته، هزاران نامه به شرکت ارسال شد!
در بین همه نامه های دریافتی، نامه یک پسر جوان توجه کارکنان را جلب کرد و فورا آن را به دست رئیس شرکت رساندند. آن پسر در نامه اش نوشته بود خانواده آنها از هم پاشیده شده و در محله ای فقیرنشین زندگی می کنند. با تصحیح برخی از کلمات، خلاص...ه نامه او به شرح زیر است:
" زن زیبایی یک خیابان پایین تر از ما زندگی می کند. من هر روز او را ملاقات می کنم. او به من این احساس را می دهد که من مهم ترین پسر دنیا هستم. ما با هم شطرنج بازی می کنیم و او به مشکلات من توجه دارد. او مرا درک می کند و وقتی او را ترک می کنم، همیشه با صدای بلند می گوید که به وجود من افتخار می کند. "
آن پسر نامه ا ش را با این مطلب خاتمه داده بود: " این عکس نشان می دهد که او زیباترین زن دنیاست. امیدوارم همسری به این زیبایی داشته باشم. "
رئیس شرکت در حالی که تحت تأثیر این نامه قرار گرفته بود، خواست که عکس این زن را ببیند. منشی عکس زنی متبسم و بدون دندان را به دست او داد که سنی از او گذشته بود. موهای خاکستریش را دم اسبی کرده و چین و چروک های صورتش در خطوط چین و چروک های چشمانش محو شده بود.
رئیس شرکت با تبسم گفت: " ما نمی توانیم از این خانم برای تبلیغ استفاده کنیم. او به دنیا نشان می دهد که محصولات ما لزوما ارتباطی با زیبایی ندارند!
See Moreبرندهي 8 جايزهي بينالمللي بهترين بازي فكري! دوز را همه بلديد حالا فكر كنيد در حال نقشه كشيدن براي درست كردن دوزتان هستيد كه حريفتان با تغيير دادن جهت صفحه نقشهي شما را به هم ميريزد! بازي فوقالعاده استراتژيك - انتزاعي كه ذهنتان را به چالش ميكشد شما بايد در آن واحد 16 حالت مختلف خودتان و حريفتان را چك كنيد.